احمد آقای دیده بان (بیاد مرحوم احمد توکلی )

کد خبر: ۱۵۱۱۹۵۶
نویسنده احمد میراحسان ‌

( تو در آسمان)
 یک روز  صبح 
پرنده ای  پر گرفته بود و
در آسمان محو آه  شده بود
محو  بی رنگ خدا شده بود 
و دور 
دور 
دور تر
یک نقطه 
و بعد یک هیچ 
در آنور آبی ی بیکرانه باش
با دیده ی شکارگر  باز 
 باز گرفتار کبوتر  یک راز   شده بود 
خبر در زمین دهن به دهن گشت 
دیده بان مرد
اما چشم هایش باز  مانده بود
خیره به نقطه ای نامعلوم
به ردّی گمشده در زمین ‌
به طنین یک آواز :
الا با اهل العالم .....
وتو عاشق عدالت بودی احمد آقا
شفاف بودی برادر
☆☆☆☆☆
روزی در خیابان های لاهیجان قدم زدیم 
در خانه قدیمی مان نماز خواندیم 
و من  کاکایی های سفید 
برگهای درخت گردو در نور طلایی غروب
 و نسیم درونت را دیدم 
آه پاکدلی تو خواهر  پاکدامنی توبود 
و پاک دستی تو درتو 
 چیزی بود شبیه خون برای قلب
و زهرا 
با زخمه بر اوتار تو تار زد 
و مهربانی تو گل کرد 
☆☆☆☆☆
( تو در زمین)
خود را به شیطان پیش فروش نکردی 
دیده بان شدی
عقل و آرمان  در تو  واقعی بودند 
و فساد
 ترا تا سرحد مرگ می کشت .
و عدالت برای تو مناسبت نداشت 
هوا بود ، همیشه بود ، 
شورش علیه امپراطوری عثمانی بود
وقتی نقاب انقلاب به جهره زد 
و تو رویا فروش دروغ نبودی 
سازندگی را برای توهم  آمریکا شدن مان 
 نمی خواستی 
ایران را سرزمین امامت علوی می دانستی 
و در آغوش یک انقلاب الهی 
 راه ترا نماز و عقل روشنی می بخشید 
ایران برای تو
 خانه ای با سقف زمرد نبود برای تکاثر 
فحشا 
مصرفگرایی شیطانی 
و روُیاهای مهوع اشرافیت مفلوک پیرامونی 
و نومانکلاتورای تازه بدوران رسیده های 
خوابزده های مختال فخور" اسلامی" !!!!
از غرب پرستان اصولا طماع 
تا بت پرستان لشکرهای خیابانی 
اقتصاد تو 
با معاویه و ابن زبیر و پروتستانیسم اسلامی ۸۸
رابطه ای نداشت 
و خوب می دانستی
 نهان کاری 
سنگر شیطان و 
 وکلا و وزرا و قضات اوست
و بدون شفافیت 
ایران 
اسیر دشمن باقی خواهد ماند 
در لابیرنت اغوای قدرت
و فساد دشمن راه امام زمان عج است 
و دشمن راه نائب امام زمان 
 و دشمن مردم‌ است
 نه در نمایشنامه ایبسن
 در همین جا و حالا 
در همین ایران!
☆☆☆☆☆
( دوباره تو  در آسمان)
مریضیت یک پوشش بود 
تا خدا 
چشم های دیده بان ترا 
پنهان کند از اغیار 
پنهان کند  
فرشتگانی را که بر تو فرود می امدند 
بر شانه راست تو 
و به تو لبخند می زدند 
بالاخره یک روز صبح .
دردها چون پرندگانی پر کشیدند
و دیدی با دیده هایت 
لقاء الله رخ  داده است و 
آفتاب به درونت می تابد
  و دیده بان حالا از آسمان
دیده بانی می کرد و هنوز 
منتظر بود 
و فرشتگان یاور عدل موعود عج
و فرشتگان ‌مامور ریشه کنی فساد عنود 
و فرشتگان حامل اریکه عرش  
 چشم براه فرمان  ظهور 
با او
منتظر بودند ‌
وما 
همچنان منتظریم.
و تو باز خواهی گشت 
ای دیده بان عدالت و شفافیت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰